چرا گفتن صاف و ساده “من ميدونم تو چه احساسی داری” به کودک اشتباه است؟
چطور به کودک خود بفهمانیم که ما واقعاً احساس او را درک می کنیم ؟
اگر مهم است نشان دهم كه حال كودك خود را درك ميكنم پس چرا گفتن صاف وساده “من ميدونم تو چه احساسي داري” اشتباه است؟
مسأله اي كه گفتن “من مي دونم چه احساسي داري” ايجاد ميكند، اين است كه برخي كودكان حرف شما را باور نميكنند و در جواب ميگويند.
”نه نمي دوني”
ولي اگر شما بخود زحمت بدهيد وبرخورد ويژه اي داشته باشيد:
”اولين روز مدرسه مي تونه خيلي ترسناك باشه. چيز هاي تازه اي هست كه بايد به اون عادت كرد”
آنگاه كودك در مي يابد كه شما واقعاً مي فهميد.
به فرض سعي ميكنم احساسي را بشناسم و معلوم مي شود كه اشتباه كرده ام. در آن صورت چه مي شود؟
مشكلي پيش نمي آيد. كودكتان بلافاصله جهت صحيح را به شما نشان خواهد داد.
مثال:
كودك: پدر امتحانمان يك هفته به عقب افتاد.
پدر: حتماً خيلي آسوده شدي؟
كودك: نه عصباني شدم!حالا بايد همون درسو تا هفته ديگه بخونم.
پدر: نمي فهمم. تو اميدوار بودي از شرس خلاص شي.
كودك:آره.
برای هر فردي،ادعاي اينكه هميشه مي تواند احساس ديگران را بفهمد، تا اندازه اي غرورآميز است. آنچه از ما ساخته است اين است كه براي فهميدن احساسات كودك مان تلاش كنيم.شايد گاهي موفق نشويم ولي سعي ما معمولاً مورد قدرداني قرار مي گيرد.
من مي دانم كه احساسات بايد مورد پذيرش قرار گيرد اما نمي دانم وقتي جمله اي مانند “تو خود خواهي”يا”من از تو بدم مي آيد” را از كودك خودم ميشنوم،چه واكنشي نشان دهيم؟
اگر شنيدن جملۀ ” من از تو بدم مي آد” شما را آشفته مي كند، بذاريد كودك تان بداند
” من از چيزي كه همين الان شنيدم،خوشم نمي آد. اگه از چيزي ناراحت هستي،جور ديگه اي به من بگو؛شايد بتونم بهت كمك كنم”.
صاف و ساده ، صاف و ساده، صاف و ساده ، صاف و ساده ، صاف و ساده