چگونه به کودکان یاری رسانیم تا احساسات و عواطف درستی بیابند؟
چگونه عواطف کودکانمان را بپذیریم؟
انسان در زندگی با کودکان واقعی خود دچار عجز می شود.
هر روز صبح با خود می گفتم : امروز زود دیگری خواهد بود چون هر روز با روز قبل متفاوت بود.
” تو به اون بیشتر از من چیزی دادی!”
” این لیوان قرمزه من آبیه رو می خوام…”
” این سوپ رو دوست ندارم”
” من به اتاقم نمی روم.”
” تو بهم دستور نده!”
” اون منو با مشت میزنه”
” من اصلاً بهش دست نزدم”
آنها سر انجام مرا از پای در می آورند.
والدین به طور معمول می دانند :
ارتباطی مستقیم بین احساسات کودکان و رفتار آنان وجود دارد.
زمانی که کودکان احساس درستی داشته باشند رفتار درستی نیز خواهند داشت.
چگونه به کودکان یاری رسانیم تا احساسات و عواطف درستی بیابند؟
با پذیرفتن عواطفشان!
معمولاً والدین عواطف کودکانشان را نمی پذیرند:
” تو واقعاً اینطوری فکر می کنی؟”
” این حرفها را می زنی واسه اینکه خسته ای.”
” دلیلی نداره که اینطوری از کوره دربری.“
انکار مداوم احساس کودکان می تواند سبب سردرگمی و خشم آنان شود. هم چنین اگر به آنان بگوییم که خودشان هم احساسشان را نمی شناسند، عدم اعتماد را به آنان تلقین کرده ایم.
چند نمونه از گفتگویی که درطول روز با کودکانمان داریم:
کودک: مادر، خسته هستم.
مادر: تو خسته نیستی الان از خواب بیدار شدی.
کودک: (بلندتر) اما من خسته هستم.
مادر: نخیر تو خسته نیستی، فقط کنی خواب آلودی. بیا لباساتو بپوش.
کودک: ( با شیون) نه من خسته هستم
کودک : اینجا خیلی گرممه.
مادر: هوا سرده، گرمکن ات را در نیار.
کودک: نه من گرممه.
مادر : گفتم که گرمکن ات را درنیار.
کودک: نه من گرممه.
کودک: این برنامه ی تلویزیونی حوصله ی آدمو سر می بره.
مادر: نه اتفاقاَ چیز جالبی بود.
کودک: چیز چرتی بود.
مادر: چیز آموزنده ای بود.
کودک: مزخرف بود.
مادر: دیگه اینجوری حرف نزن!
گفتگو های بالا همه منجر به کشمکش شد و این موضوع را به کودک آموخت که به جای اعتماد به احساسشان، به مادر اتکا کنند.
عملی ترین راه این است که خود را به جای آنان بگذاریم و فرض کنیم اگر ما کودکی بودیم که خسته یا گرمش بود با حوصله اش سر رفته بود و می خواست بزرگتران را که نقش عمده ای از زندگی اش داشتند از احساس خود آگاه کند چه می کرد؟
سعی کنیم آنچه فرزندان تجربه می کنند حدس بزنیم.
در این حالت کلمات به طور طبیعی از دهانمان خارج می شود.
به طور مثال می توانیم بگوئیم.
” با این که تازه از خواب بیدار شده ای، هنوز احساس خستگی می کنی ”
” من سردمه، اما برای تو اینجا هواش گرمه”
” حواسم با تو بود دیدم که به این برنامه ی تلویزیون خوب توجه نکردی”
باید توجه داشته باشیم والد و کودک دو انسان جداگانه هستند و می توانند احساسات متفاوت داشته باشند.هیچ کدام به نا حق سخن نمی گویند و می توانند احساس متفاوت داشته باشند.