بیشتر بچه ها دوست دارند یادداشتی دریافت کنند، چه خواندن بدانند وچه ندانند .
کوچکتر ها از دریافت پیام نقاشی شده به هیجان می آیند .
این امر آنان را تشویق می کند تا یادداشتهایی را برای والدین بنویسند یا نقاشی کنند.
کودکان بزرگتر نیز از دریافت یادداشت خوششان می آید .
گروهی از نو جوانان که با آنان کار کرده بودیم می گفتند که از
دریافت یادداشت احساس خوبی به آنان دست می داده است
-« مانند این است که از رفیقت نامه ای بدستت می رسد ».
احساس آنان این بود که والدینشان بقدر کافی برایشان اهمیت قایل هستند
که وقت خود را برای این کار صرف کنند وزحمت نوشتن به خود بدهند.
مرد جوانی می گفت : آنچه سبب می شود از یادداشت نوشتن خوشش بیاید این است که
« هیچ داد وفریادی راه نمی اندازد ».
والدین گزارش کرده اند که آنان نیز استفاده از یادداشت را می پسندند.
آنان می گویند این راهی ساده وکوتاه برای برخورد با کودکان است
که معمولا اثرات دلپذیر آن باقی می ماند.
مادری تعریف می کرد : در پیشخوان آشپز خانه اش همیشه یک جوهر خشک کن
ویک لیوان قهوه خوری پر از مداد نگه می دارد.
در هفته بارها پیش می آید که او خود را در موقعیتی می یابد که بارها کاری
را از بچه هایش خواسته است وآنها محل نگذاشته اند بطوری که سبب شده است
امید خود را از آنان ببرد وخود به انجام آن کار بپردازد .
او می گوید در چنین لحظاتی بر داشتن یک مداد راحت تر از باز کردن دهان است .
این نمونه ای است از یادداشتها او:
بیلی عزیز:
از امروز صبح تا بحال بیرون نرفته ام . لطفا منو برای هوا خوری ببر بیرون .
امضا: سگ تو هاری
سوزان عزیز :
لازمه این آشپز خونه دوباره مثل اولش منظم بشه . لطفا در این موارد کاری بکن .
…
قبلا از زحماتت متشکرم مادر
توجه
زمان برنامه داستان ساعت ۷:۲۰ بعد از ظهر
از همه کودکانی که پیژامه پوشیده ودندانهایشان را شسته اند ، دعوت به عمل می آید .
دوستدار شما
پدر ومادر
حتما لازم نیست یادداشتها با شوخی توام باشد ولی می تواند در جهت موضوع کمک کند.
گرچه گاهی اوقات موقعیت شوخی بردار نیست وخوشمزگی بسیار بیجا خواهد بود .
پدری به ما گفت که دخترش صفحه موسیقی کاملا نوی اورا خراب کرده بود .
او می گفت اگر نمی توانست عصبانیتش را با نوشتن خالی کند،
احتمالا مجبور می شد دخترش را تنبه کند. بجای اینکار به او نوشت:
آلیسون
من خیلی عصبانیم !!!
صفحه جدید من بدون اجازه بر داشته شده وپر از خراشه ودیگه صداش در نمی آد .
پدر عصبانی
کمی بعد پدر این یا دداشت را از دخترش دریافت کرد:
پدر عزیز:
من واقعا متاسفم . این یکشنبه برایت یکی دیگه می خرم .
هر چه پولش شد، می تونی از پول تو جیبی ام کم کنی .
ما دایما متعجب می شدیم از اینکه می دیدیم که چگونه کودکانی که قادر به خواندن نیستند
می توانند از عهده « خواندن » یادداشتهایی که والدینشان به آنها می نویسد
بر آیند این اظهارات از آن مادر جوانی است که در بیرون از خانه کار می کند:
بدترین وقت برای من وقتی است که از سرکار به خانه بر می گردم
وطی نیم ساعت مشغول تهیه شام هستم ودر همان حال
بچه ها بطور مداوم میان یخچال وظرف نان رفت وآمد می کنند .
وقتی غذا آماده و روی میز چیده شده است آنها دیگر اشتهایی به غذا ندارند.
دوشنبه گذشته من یادداشتی نقاشی شده را بالای در آشپزخانه نصب کردم:
تا موقع شام
آشپزخانه بسته است.
پسر چهار ساله من بلا فاصله می خواست بداندکه معنی آن چیست.
یک یک کلمات را برایش توضیح دادم ، او خیلی به یادداشت احترام گذاشت
وپایش را داخل آشپز خانه نگذاشت و بیرون در با خواهرش بازی می کرد
تامن یادداشت را بر دارم وآنان را به داخل دعوت کنم .
شب بعد دوباره یادداشت را نصب کردم .
در حالی که مشغول درست کردن همبرگربودم صدای پسرم را شنیدم
که به خواهر دو ساله اش یاد می داد که این کلمات چه معنایی دارد .
سپس دیدم که دخترم به تک تک کلمات اشاره می کند و می خواند
” تا …،موقع….شام….آشپزخانه….بسته….. است.”
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
کلیه حقوق مادی و معنوی این قالب متعلق به مهدتابان می باشد
